اگر عين خون نباشد و فقط رنگ آن باقي مانده باشد که با شستن از بين نميرود، پاک است.
س 269: لکه خوني که گاهي در تخم مرغ يافت ميشود، چه حکمي دارد؟
محکوم به طهارت است، ولي خوردن آن حرام است.
س 270: عرق جنب از حرام و عرق حيوان نجاست خوار چه حکمي دارد؟
عرق شتر نجاست خوار نجس است، ولي عرق حيوانات ديگر نجاست خوار و همچنين عرق جنب از حرام بنا بر اقوي پاک است، لکن احتياط واجب اين است که با عرق جنب از حرام نماز خوانده نشود.
س 271: آيا قطرات آبي که از بدن ميّت قبل از غسل با آب خالص و بعد از غسل با آب سدر و کافور بر زمين ميريزد، پاک هستند يا خير؟
تا زماني که غسل سوم کامل نشده باشد، بدن ميّت محکوم به نجاستاست.
س 272: پوستي که گاهي از لبها، دستها و يا پاها جدا ميشود، محکوم به طهارت است يا نجاست؟
پوست نازکي که خود بخود از دستها، لبها، پاها و ساير قسمتهاي بدن جدا ميشود، محکوم به طهارت است.
س 273: شخصي در جبهههاي جنگ در وضعيتي قرار گرفت که مجبور به کشتن خوک و خوردن آن شد، آيا رطوبت بدن و آب دهان وي محکوم به نجاست است؟
عرق بدن و آب دهان شخصي که گوشت حرام و نجس خورده، نجس نيست. ولي هر چيزي که با وجود رطوبت، با گوشت خوک برخورد کرده، محکوم به نجاست است.
س 274: با توجه به اين که در نقاشي و نقشهکشي از قلم مو استفاده ميشود و نوع خوب و مرغوب آن غالبا از موي خوک ساخته شده و از کشورهاي غير اسلامي وارد و در دسترس همگان بخصوص مراکز تبليغي و فرهنگي قرار ميگيرد، استفاده از اين قلم موها چه حکمي دارد؟
موي خوک نجس است و استفاده از آن در اموري که مشروط به طهارت است، جايز نيست. ولي استفاده از آن در امري که مشروط به طهارت نيست، اشکال ندارد و اگر معلوم نباشد که قلم مو از موي خوک ساخته شده است يا خير، استفاده از آن حتي در اموري هم که مشروط به طهارت است، اشکال ندارد.
س 275: آيا خوردن گوشتي که از کشورهاي غير اسلامي وارد ميشود حلال است؟ حکم آن از جهت طهارت و نجاست چيست؟
تا تذکيه شرعي آن احراز نشود خوردن آن حرام است، ولي از نظر طهارت، اگر يقين به عدم تذکيه نباشد پاک است.
س 276: در مورد چرم و اجزاي حيواني که از بلاد غير اسلامي تهيه شده، نظر مبارک را مرقوم فرمائيد.
اگر احتمال دهيد که حيوان ذبح اسلامي شده، پاک است و اگر يقين داريد که ذبح اسلامي نشده، محکوم به نجاست است.
س 277: اگر لباس جنب با مني نجس شود، اولا حکم دست زدن به آن با وجود رطوبت چيست؟ ثانيا: آيا جايز است جنب لباسهاي خود را براي آب کشيدن به کس ديگري بدهد؟ آيا شخص محتلم بايد نجس بودن لباسهايش را به کسي که ميخواهد آنها را بشويد، اطلاع دهد؟
مني نجس است و اگر با رطوبت مسريه با چيزي برخورد نمايد، آن را نجس ميکند. و آگاه کردن کسي که لباس را ميشويد از نجاست لباس، لازم نيست. ولي صاحب لباس تا يقين به طهارت آن حاصل نکند، نميتواند آثار طهارت بر آن مترتب سازد.
س 278: اينجانب پس از بول، استبراء ميکنم که همراه آن مايعي خارج ميشود که بوي مني ميدهد، آيا نجس است؟ وظيفه من نسبت به نماز چيست؟
اگر به مني بودن آن يقين نداريد و خروج آن همراه با علامتهاي شرعي خروج مني نيست، حکم مني ندارد و پاک است.
س 279: آيا فضله پرندگان حرام گوشت؛ مانند کلاغ و زاغ و عقاب و طوطي نجس است؟
فضله پرندگان حرام گوشت نجس نيست.
س 280: در رسالههاي عمليه آمده است که مدفوع حيوانات و پرندگان حرام گوشت نجس است آيا مدفوع حيوانات حلال گوشت مانند، گاو، گوسفند و مرغ نجس است يا خير؟
مدفوع حيوانات حلال گوشت از پرندگان و غيره و همچنين مدفوع پرندگان حرام گوشت پاک است.
س 281: اگر نجاستي در اطراف يا داخل کاسه دستشوئي باشد و آن جا با آب کريا قليل شسته شود ولي عين نجاست باقي بماند، آيا آن قسمتي که عين نجاست در آن نيست و آن آب به آنجا رسيده، پاک است يا نجس؟
مکاني که به آن آب نجس نرسيده باشد، محکوم به طهارت است.
س 282: آيا اگر مهماني يکي از اثاثيههاي ميزبانش را نجس کند، مطلع کردن ميزبان واجب است؟
اطلاع دادن در غير از خوردني و آشاميدني و ظرفهاي غذا، لازم نيست.
س 283: آيا چيز پاکي که با متنجس برخورد نموده، نجس است يا خير؟ در صورت نجس بودن، تا چند واسطه نجس است؟
چيزي که با عين نجس تماس يافته و نجس شده است، اگر باز با چيزي که پاک است تماس پيدا کند و يکي از آنها تر باشد، آن چيز پاک را نجس ميکند، و باز اين چيزي که بر اثر ملاقات با متنجس نجس شده است، اگر با چيز پاکي برخورد نمايد، بنابر احتياط واجب آن را نجس ميکند، ولي اين متنجس سوم هيچ چيزي را با ملاقات خود نجس نميکند.
س 284: آيا هنگام استفاده از کفشي که از پوست حيوان غير مذکي ساخته شد، هميشه واجب است که پاها قبل از وضو شسته شوند؟ عدهاي ميگويند که در صورت عرق کردن پا در کفش، شستن آن واجب است، و تجربه شده که پا در هر کفشي به مقدار کم يا زياد، عرق ميکند. نظر جنابعالي در اين باره چيست؟
اگر يقين دارد که کفش او از پوست حيواني است که تذکيه نشده است و احراز شود که پا در کفشهاي مذکور عرق کرده، شستن پاها براي نماز واجب است، ولي در صورت شک در عرق کردن پاها يا شک در تذکيه حيواني که کفش از پوست آن دوخته شده است، محکوم به طهارت است.
س 285: کودکي که هميشه خود را نجس ميکند، دستتر، آب دهان و باقيمانده غذايش چه حکمي دارد؟ کودکاني که دستتر خود را بر پاهايشان ميگذارند، چه حکمي دارند؟
تا زماني که يقين به نجاست آن حاصل نشده، حکم به پاکي ميشود.
س 286: من مبتلا به بيماري لثه هستم و طبق دستور پزشک بايد هميشه آن را مالش دهم، اين کار باعث سياهي بعضي از قسمتهاي لثهام ميشود مثل اين که خوني در داخل آن جمع شده باشد. هنگامي که دستمال کاغذي روي آن ميگذارم رنگ دستمال قرمز ميشود، لذا اقدام به شستن دهانم با آب کر ميکنم، ولي خون منجمد، مدت زماني باقي ميماند و با شستن از بين نميرود. بعد از قطع آب کر، آيا آبي که وارد دهان شده و به آن قسمتها رسيده و سپس از دهان خارج شده، محکوم به نجاست است يا اين که جزء آب دهان محسوب ميشود و محکوم به طهارت است؟
محکوم به طهارت است، هر چند احتياط اجتناب از آن است.
س 287: سؤال من اين است که آيا غذائي که خوردهام و با اجزاي خون منجمد شده در لثه تماس پيدا کرده، نجس است يا خير؟ در صورت نجس شدن، آيا فضاي دهان بعد از فرو بردن غذا، نجس باقي ميماند؟
غذا در فرض مزبور محکوم به نجاست نيست و فرو بردن آن اشکال ندارد و فضاي دهان پاک است.
س 288: مدتي است که شايع شده لوازم آرايشي را از ناف جنين که هنگام تولد از او جدا ميکنند و يا از جنين مرده ميسازند. ما گاهي از اين لوازم استفاده کرده و حتي گاهي رژلب خورده ميشود، آيا اينها نجس هستند؟
شايعه دليل شرعي بر نجس بودن لوازم آرايشي نيست، و تا نجاست آنها از راه شرعي احراز نشود، استفاده از آنها اشکال ندارد.
س 289: از هر لباس يا پارچهاي هنگام شستن، پرزهاي ريزي ميريزد که اگر به طشت نگاه کنيم آنها را ميبينيم. وقتي که طشت پر از آب و متصل به آب شير است، اگر لباس را داخل طشت فرو ببريم آب از اطراف آن سرازير ميشود. به علت وجود اين تارها و پرزهاي ريز در آبي که از طشت به بيرون ميريزد، از آن آب احتياط کرده و همه جا را تطهير ميکنم. و يا وقتي لباسهاي نجس بچهها را بيرون ميآورم، همه جاهائي را که لباسها را در آنجا در آوردهام حتي اگر خشک هم باشد آب ميکشم زيرا فکر ميکنم تارها و پرزهاي ريز در آنجا افتادهاند. آيا اين احتياط لازم است؟
لباسي که براي آب کشيدن در ظرفي گذاشته ميشود و آب لولهکشي روي آن ريخته شده و سراسر آن را فرا ميگيرد، لباس و ظرف و آب و پرزهائي که از لباس جدا شده و بر روي آب ديده ميشود و همراه آب به بيرون ميريزد، همگي پاک هستند. پرزها يا غباري هم که از لباس نجس جدا ميشود پاک هستند، مگر اين که يقين حاصل شود که از قسمت نجس جدا شدهاند، و به مجرد شک در اصل جدا شدن آن از لباس نجس يا نجس بودن محل آن، احتياط لازم نيست.
س 290: مقدار رطوبتي که باعث سرايت از چيزي به چيز ديگر ميشود، چقدر است؟
ملاک رطوبت مسريه اين است که به مقداري باشد که رطوبت هنگام برخورد از جسم مرطوب به جسم ديگر سرايت کند.
س 291: لباسهائي که به خشکشوئيها داده ميشود از نظر طهارت چه حکمي دارد؟ لازم به تذکر است که اقليتهاي ديني (يهود ونصاري و...) هم لباسهاي خود را براي شستشو و اتو کردن به اين خشکشوئيها ميدهند و ميدانيم که صاحبان اين مکانها براي شستن لباسها از مواد شيميائي استفاده ميکنند.
اگر لباسهائي که به خشکشوئيها داده ميشود از قبل نجس نباشند، محکوم به طهارت هستند، و تماس آن با لباسهاي پيروان اقليتهاي ديني (اهل کتاب) باعث نجاست نميشود.
س 292: آيا لباسهائي که با لباسشوئي تمام اتوماتيک شسته ميشود، پاک ميگردد يا خير؟ نحوه کار اين لباسشوئيها به اين صورت است که در مرحله اول که لباس با آب مخلوط با پودر لباسشوئي شسته ميشود، مقداري از آب و کف پودر بر شيشه درب لباسشوئي و نوار پلاستيکي اطراف آن پاشيده ميشود، و در مرتبه دوم آب غساله شستشو کشيده شده ولي کف پودر، درب و نوار پلاستيکي اطراف آن را به طور کامل ميپوشاند. در مراحل بعدي ماشين لباسشوئي لباسها را در سه نوبت با آب قليل ميشويد و از آن پس آب غساله بيرون کشيده ميشود، اميدواريم توضيح بفرمائيد، لباسهائي که به اين ترتيب شسته شدهاند، پاک هستند يا خير؟
اگر بعد از زوال عين نجاست، آب متصل به لوله در داخل ماشين لباسشوئي به لباسها و همه قسمتهاي داخل ماشين برسد و از آن جدا و خارج شود، محکوم به طهارت است.
س 293: اگر آب بر زمين يا در حوض يا حمامي که لباس در آن شسته ميشود، ريخته شود و قطراتي از آن آب به لباس ترشح کند، آيا لباس نجس ميشود يا خير؟
وقتي که آب بر مکان يا زمين پاکي بريزد، ترشح ناشي از آن هم پاک است و اگر شک داشته باشيم که آن مکان پاک است يا نجس، باز هم ترشح آن، پاک است.
س 294: آبي که از ماشينهاي حمل زباله شهري در خيابان ميريزد و گاهي بر اثر شدت باد به لباس مردم پاشيده ميشود، محکوم به طهارت است يا نجاست؟
آب مزبور محکوم به طهارت است، مگر اين که فردي يقين پيدا کند که آن آب بر اثر برخورد با نجس، نجس شده است.
س 295: آيا آبهائي که در چالههاي موجود در خيابانها جمع ميشود، پاک است يا نجس؟
اين آبها محکوم به طهارت هستند.
س 296: رفت و آمدهاي خانوادگي با اشخاصي که به طهارت و نجاست در خوردن و آشاميدن و مانند آن اهميت نميدهند، چه حکمي دارد؟
به طور کلّي در مورد طهارت و نجاست، حکم دين اسلام اين است که هر چيزي که يقين به نجاست آن نباشد، از نظر شرعي محکوم به طهارت است.
س 297: استفراغ افراد زير از جهت پاک يا نجس بودن، چه حکمي دارد؟
الف: طفل شيرخوار
ب: طفلي که هم شير ميخورد و هم غذا
انسان بالغ
در همه موارد پاک است.
س 298: ملاقي شبهه محصوره چه حکمي دارد؟
اگر با بعضي از اطراف تماس پيدا کند، حکم متنجس را ندارد.
س 299: شخصي که دين او مشخص نيست و از کشور ديگري براي کار وارد کشور اسلامي شده و مغازه اغذيه فروشي داير کرده و کار او فروش مواد خوراکي است، هنگام فروش، ماده غذائي با بدن او که رطوبت مسريه دارد تماس پيدا ميکند، آيا بايد از او درباره دينش سؤال کرد يا اين که اصل پاک بودن اشياء جاري ميشود؟
سؤال از دين او واجب نيست و اصلِ طهارتِ اشياء نسبت به وي و چيزي که با وجود رطوبت با بدن او در تماس است، جاري ميشود.
س 300: اگر يکي از اعضاي خانواده يا شخصي که به منزل انسان رفت و آمد دارد به طهارت و نجاست اهميت ندهد و باعث نجس شدن گسترده خانه و اثاثيه آن شود بطوري که شستن و آب کشيدن آنها ممکن نباشد، تکليف اهل منزل دراين باره چيست؟ و با اين فرض چگونه ممکن است که انسان پاک بماند، بخصوص در نماز که پاکي شرط صحت آن است؟ حکم شرعي در اين مورد چيست؟
تطهير تمام خانه لازم نيست و براي صحت نماز، پاک بودن لباس نمازگزار و محل گذاشتن پيشاني کافي است. نجاست خانه و اثاثيه آن موجب اثبات تکليف بيشتري بر انسان غير از لزوم رعايت طهارت در نماز و خوردن و آشاميدن، نميشود.
احکام مسکرات
س 301: آيا مشروبات الکلي نجس است؟
مشروبات مست کننده بنا بر احتياط نجس است.
س 302: آب انگوري که با آتش جوشيده شده و دو ثلث آن کم نشده است، ولي مست کننده نيست، چه حکمي دارد؟
خوردن آن حرام است، ولي نجس نيست.
س 303: گفته ميشود که اگر مقداري غوره براي گرفتن آب آن جوشانده شود و همراه آن يک يا چند حبه انگور باشد، آنچه بعد از جوشاندن باقي ميماند، حرام است. آيا اين سخن صحيح است؟
اگر حبههاي انگور بسيار کم باشد و آب آن در آب غوره مستهلک شود، به طوري که آب انگور بر آن صدق نکند، حلال است. ولي اگر حبههاي انگور به تنهائي به وسيله آتش جوشانده شود، خوردن آن حرام است.
س 304: امروزه از الکل که در واقع مسکراست براي ساخت بسياري از داروها بخصوص داروهاي نوشيدني، عطرها بويژه انواع ادکلنهائي که از خارج وارد ميشوند، استفاده ميکنند. آيا به افراد آگاه يا جاهل به مسأله اجازه خريد و فروش و استفاده و بهرهگيريهاي ديگر از آنها را ميدهيد؟
الکلهائي که معلوم نيست در اصل از اقسام مايعات مست کننده باشند، محکوم به طهارت هستند، و خريد و فروش و استعمال مايعاتي که با آنها مخلوط شدهاند اشکال ندارد.
س 305: آيا استفاده از الکل سفيد براي ضد عفوني کردن دست و لوازم پزشکي مثل دماسنج و غير آن به خاطر استفاده از آنها در امور پزشکي و درمان توسط پزشک يا تيم پزشکي جايز است؟ الکل سفيد همان الکل پزشکي است که قابل نوشيدن هم هست، و فرمول آن C2HOOH است، آيا نماز خواندن با لباسي که يک يا چند قطره از اين الکل بر آن ريخته شده، جايز است؟
اگر از الکلي باشد که در اصل مايع نيست، هر چند مست کننده هم باشد، محکوم به طهارت است و نماز با لباسي که با اين الکل برخورد کرده صحيح است و احتياجي به تطهير ندارد. ولي اگر از الکل مايع بالاصالة و بر حسب تشخيص اهل فن مست کننده باشد، نجس است و نماز با بدن يا لباسي که با آن برخورد کرده، موقوف بر تطهير است؛ ليکن استفاده از آن جهت ضد عفوني کردن ادوات پزشکي و مانند آن اشکال ندارد.
س 306: مادهاي است به نام «کفير» که در صنايع غذائي و داروسازي کاربرد دارد. هنگام تخمير 5% يا 8% الکل در ماده بدست آمده بوجود ميآيد. اين مقدار الکل سبب هيچ نوع مستي در مصرف کننده نميشود. آيا از نظر شرعي استفاده از اين ماده مانعي دارد يا خير؟
اگر الکل موجود در ماده به دست آمده في نفسه مست کننده باشد، بنا بر احتياط نجس و حرام است، هر چند به علت کمي آن و مخلوط شدن با ماده به دست آمده، نسبت به مصرف کننده مسکر نباشد، ولي اگر شک داشته باشيم که في نفسه مست کننده و يا در اصل مايع است، حکم متفاوت ميشود.
س 307: 1 - آيا الکل اتيليک نجس است يا خير؟ (ظاهرا اين الکل در همه مست کنندهها وجود دارد و سبب مستي است).
- ملاک نجس بودن الکل چيست؟
- روشي که مست کننده بودن مشروب را ثابت کند، کدام است؟
- هر يک از اقسام الکل که مست کننده و در اصل مايع باشد، نجساست.
- ملاک نجاست الکل اين است که مست کننده و در اصل مايع باشد.
- اگر خود مکلّف يقين نداشته باشد، خبردادن اهل خبره مورد اطمينان کافياست.
س 308: نوشابههاي موجود در بازار که بعضي از آنها مانند کوکاکولا و پپسي کولا و... در داخل توليد ميشوند و گفته ميشود که مواد اصلي آنها از خارج وارد ميگردد و احتمال دارد از الکل در آنها استفاده شده باشد، چه حکمي دارد؟
پاک و حلال است، مگر اين که مکلّف شخصا يقين حاصل کند که آنها با الکل مست کنندهاي مخلوط اند که در اصل مايع است.
س 309: آيا اساسا هنگام خريد مواد غذائي، لازم است تحقيق شود که فروشنده يا سازنده غير مسلمان کالا آنها را لمس کرده و يا در ساخت آنها الکل بکار برده است يا خير؟
سؤال و تحقيق لازم نيست.
س 310: اينجانب اقدام به ساخت «اسپري اتروپين سولفات» کردهام که الکل نقش اساسي در ترکيب فرمول داروئي آن دارد، به طوري که اگر الکل به ترکيب مذکور اضافه نشود، ساخت آن اسپري ممکن نيست و از جهت عملي هم اين اسپري ضد گازهاي شيميائي و جنگي اعصاب است که براي محافظت از نيروهاي اسلام در برابر آنها کاربرد دارد. آيا از نظر جنابعالي استفاده از الکل به ترتيب مذکور در صنعت داروسازي، شرعا جايز است؟
اگر الکل مست کنندهاي باشد که در اصل مايع است، نجس و حرام است، ولي استفاده از آن به عنوان دارو در هيچ يک از حالات اشکال ندارد.
وسوسه و درمان آن
س 311: چند سالي است که به بيماري وسواس مبتلا شدهام و اين موضوع مرا بسيار عذاب ميدهد، و روز به روز اين حالت در من تشديد ميشود تا جائي که در همه چيز شک ميکنم و همه زندگي ام بر پايه شک استوار گشته است. بيشترين شک من درباره غذا و اشياء مرطوب است، به همين دليل نميتوانم مثل ساير مردم عادي زندگي کنم. وقتي داخل مکاني ميشوم فوري جوراب هايم را از پاي خود بيرون ميآورم زيرا فکر ميکنم جورابهايم عرق کرده و بر اثر تماس با نجس، نجس خواهند شد، حتي من بر سجاده هم نميتوانم بنشينم. هر وقت بر آن مينشينم بر اثر وسوسه نفس از روي آن بلند ميشوم تا مبادا پرزهاي سجاده به لباسهايم بچسبد و مجبور به شستن آنها شوم. در گذشته چنين نبودم، اکنون از اين کار هايم خجالت ميکشم و هميشه دوست دارم کسي را در عالم رؤيا ببينم و مشکلاتم را با او در ميان بگذارم و يا معجزهاي رخ دهد و زندگيام را دگرگون نمايد و به حالت گذشتهام برگردم. اميدوارم مرا راهنمائي فرمائيد.
احکام طهارت و نجاست همان است که در رسالههاي عمليه ذکر شدهاست. از نظر شرعي همه اشياء محکوم به طهارت هستند، مگر مواردي که شارع حکم به نجاست آنها کرده و براي انسان هم يقين به آن حاصل شده است. در اين صورت رهائي از بيماريوسواس احتياجبهرؤيا و معجزهندارد، بلکهبايدمکلّفذوقو سليقهشخصي خود را کنارگذاشتهو متعبدومؤمنبه دستوراتشرع مقدس باشدو چيزيرا کهيقينبه نجس بودن آن ندارد، نجس نداند. زيرا شما از کجا به نجاستِ در و ديوار و سجاده و ساير اشيائي که استفاده ميکنيد، يقين پيدا کردهايد. چگونه يقين پيدا کردهايد که پرزهاي سجادهاي که بر روي آن راه ميرويد يا مينشينيد، نجس هستند و نجاست آنها به جوراب و لباس و بدن شما سرايت ميکند؟ لذا در اين صورت اعتناء به وسواس براي شما جايز نيست. مقداري عدم توجه به وسوسه نجاست و تمرين عدم اعتنا به شما کمک خواهد کرد تا به خواست و توفيق خداوند خود را از وسواس نجات دهيد.
س 312: زني هستم با تحصيلات عالي و داراي چندين فرزند، مشکلي که از آن رنج ميبرم مسأله طهارت است. چون در خانوادهاي متدين بزرگ شدهام، ميخواهم همه تعاليم اسلامي را مراعات کنم. به علت داشتن فرزندان کوچک، هميشه با مسائل بول و غائط سر و کار دارم. هنگام تطهير بول، ترشحات سيفون پراکنده شده و به پاها، صورت و حتي سرم برخورد ميکنند و هر دفعه با مشکل تطهير آن اعضاء مواجه هستم، و اين باعث شده که در زندگي با سختيهاي زيادي روبرو شوم. از طرفي هم نميتوانم اين امور را رعايت نکنم، زيرا مربوط به عقيده و دينم است. براي حل مشکل به پزشک روانشناس هم مراجعه کردم، ولي نتيجهاي نگرفتم. بعلاوه موارد ديگري هم هست که از آنها رنج ميبرم مثل غبار شيء نجس يا مراقبت از دستهاي کودک که يا بايد آنها را آب بکشم و يا از دست زدن بچه به اشياء ديگر جلوگيري نمايم. با توجه به اين که تطهير شيء نجس براي من بسيار دشوار است ولي در همان وقت، شستن آن ظرفها و لباسها در صورتي که فقط کثيف باشند برايم راحت است. لذا از حضرتعالي ميخواهم که با راهنمائيهاي خود زندگي را بر من آسان نمائيد.
- از نظر شرع مقدس، در طهارت و نجاست، اصل بر طهارت اشياء است. يعني در هر موردي که کمترين ترديدي در نجس شدن آن براي شما حاصل شد، واجب است حکم به عدم نجاست کنيد.
- کساني که داراي حساسيت نفساني شديدي در مورد نجاست هستند (به اين افراد در اصطلاح فقهي وسواسي گفته ميشود)، حتي اگر گاهي يقين به نجاست هم پيدا کردند، بايد حکم به عدم نجاست کنند، مگر در مواردي که نجس شدن يک شيء را با چشمان خود ببينند، بطوري که اگر فرد ديگري هم آن را ببيند، يقين به سرايت نجاست پيدا کند، فقط در اين موارد بايد حکم به نجاست کنند.
استمرار اجراي اين حکم در مورد افراد مزبور تا زماني است که اين حساسيت به طور کلي از بين برود.
- هر شيء يا عضوي که نجس ميشود، براي تطهير آن، يکبار شستن با آب لولهکشي بعد از زوال عين نجاست کافي است. تکرار در شستن يا فرو بردن آن در آب لازم نيست، و اگر شيء نجس از قبيل پارچه و مانند آن باشد، بايد به مقدار متعارف فشار داده شود تا آب از آن خارج گردد.
- از آنجائي که شما به اين حساسيت شديد در برابر نجاست مبتلا هستيد، بايد بدانيد که غبار نجس در هيچ صورتي نسبت به شما نجس نيست و نيز مراقبت از دستهاي کودک چه پاک باشد يا نجس و همچنين دقت در اين که خون از بدن زائل شده يا خير، لازم نيست. اين حکم درباره شما تا زماني که اين حساسيت از بين نرفته، باقي است.
- دين اسلام داراي احکام سهل و آسان و منطبق با فطرت بشري است، لذا آن را بر خود مشکل نکنيد و با اين کار باعث وارد شدن ضرر و اذيت به جسم و روحتان نگرديد. حالت دلهره و اضطراب در اين موارد زندگي را بر شما تلخ ميکند، و خداوند راضي به رنج و عذاب شما و کساني که با شما ارتباط دارند، نيست. شکرگزار نعمت دين آسان باشيد و شکر اين نعمت، عمل بر اساس تعليمات خداوند تبارک و تعالي است.
- اين حالت يک وضعيت گذرا و قابل علاجي است. افراد بسياري بعد از ابتلاء به آن، با روش مذکور از آن نجات يافتهاند. به خداوند توکل نمائيد و نفس خود را با همت و اراده آرامش ببخشيد. انشاء الله موفق باشيد.
احکام کافر
س 313: بعضي از فقها اعتقاد به نجاست اهل کتاب دارند و بعضي ديگر به طهارت آنها، رأي جنابعالي چيست؟
نجاست ذاتي اهل کتاب معلوم نيست. به نظر ما آنها محکوم به طهارت ذاتي هستند.
س 314: آيا آن دسته از اهل کتاب که از جهت اعتقادي ايمان به رسالت خاتم النبيين «صليالله عليه و آله» دارند، ولي بر اساس روش و عادتهاي پدران و اجدادشان عمل ميکنند، در طهارت حکم کافر را دارند يا خير؟
مجرد اعتقاد به رسالت خاتم النبيين «صلي الله عليه و آله» براي اجراي حکم اسلام در مورد آنان کافي نيست. ولي اگر از اهل کتاب محسوب شوند، محکوم به طهارت هستند.
س 315: با جمعي از دوستان خانهاي را اجاره کرديم و متوجه شديم که يکي از آنها نماز نميخواند. بعد از سؤال از وي، پاسخ داد که قلبا به خداوند تبارک و تعالي ايمان دارد، ولي نماز نميخواند. با توجه به هم غذا بودن و ارتباط زياد با وي، آيا بايد او را نجس بدانيم؟
مجرد ترک نماز و روزه و ساير واجبات شرعي باعث ارتداد مسلمان و کافر شدن و نجاست وي نميگردد و تا زماني که ارتداد وي احراز نشده است، حکم ساير مسلمانان را دارد.
س 316: مقصود از اهل کتاب چه کساني است؟ معياري که حدود معاشرت با آنها را مشخص کند چيست؟
مقصود از اهل کتاب هر کسي است که اعتقاد به يکي از اديان الهي داشته و خود را از پيروان پيامبري از پيامبران الهي «علي نبينا وآله و عليهم السلام» بداند و يکي از کتابهاي الهي را که بر انبياء عليهم السلام نازل شده، داشته باشند مانند يهود، نصاري، زرتشتيها و همچنين صابئين که بر اساس تحقيقات ما از اهل کتاب هستند و حکم آنها را دارند. معاشرت با پيروان اين اديان با رعايت ضوابط و اخلاق اسلامي اشکال ندارد.
س 317: فرقهاي وجود دارد که خود را «علي اللهي» مينامند، يعني اميرالمومنين علي بن ابي طالب را خدا دانسته و به دعا و طلب حاجت به جاي نماز و روزه اعتقاد دارند. آيا اينها نجس هستند؟
اگر اعتقاد داشته باشند که امير المومنين علي بن ابي طالب «عليه السلام» خدا است «تعالي الله عن ذلک علوا کبيرا»، حکم آنها مانند غير مسلمانهائي است که اهل کتاب نباشند، يعني کافر و نجس ميباشند.
س 318: فرقهاي وجود دارد که خود را «علي اللهي» مينامند و معتقدند که حضرت علي «عليه السلام» خدا نيست ولي کمتر از خدا هم نيست، اين گروه چه حکمي دارند؟
اگر قائل به شريکي براي خداوند واحد منان متعال نباشند، حکم مشرک را نخواهند داشت.
س 319: آنچه را که از طرف شيعيان دوازده امامي براي امام حسين «عليهالسلام» يا اصحاب کساء «صلوات الله عليهم اجمعين» نذر ميشود، آيا جايز است به مراکزي که محل اجتماع پيروان فرقه «علي اللهي» است داده شود، بنحوي که باعث احياء اين مراکز گردد؟
اعتقاد به خدا بودن مولي الموحدين عليه الصلوة و السلام عقيده باطلياست و موجب ميشود که کسي که به آن اعتقاد دارد، از اسلام خارج گردد. کمک به ترويج اين عقيده فاسد حرام است؛ بعلاوه مصرف مال نذري در غير مورد نذر جايز نيست.
س 320: در اطراف منطقه ما و بعضي نواحي ديگر فرقهاي وجود دارد که خود را اسماعيليه مينامند و اعتقاد به امامت شش امام دارند، ولي به هيچيک از واجبات ديني و همچنين به ولايت فقيه معتقد نيستند. لذا اميدواريم جنابعالي روشن فرمائيد که پيروان اين فرقه نجس هستند يا پاک؟
مجرد عدم اعتقاد آنان به شش امام ديگر از ائمه معصومين عليهم السلام و يا عدم اعتقادشان به واجبات ديني و احکام شرعي تا زماني که به انکار اصل دين يا نبوت خاتم الانبياء «عليه و آله الصلاة و السلام» منجر نشود، موجب کفر و نجاست نميشود، مگر اين که از آنها دشنام و اهانت به يکي از امامان معصوم «عليهم السلام» صادر شود.
س 321: در منطقه محل تحصيل و سکونت ما اکثريت مطلق مردم کفار بودائي هستند. اگر دانشجويي، خانهاي را از آنها اجاره نمايد، آن خانه از نظر طهارت و نجاست چه حکمي دارد؟ آيا شستن و تطهير منزل ضرورت دارد؟ قابل ذکر است که بسياري از خانههاي اين منطقه از چوب ساخته شده و قابل شستن نيست. هتلها و اثاثيه و لوازم موجود در آنها چه حکمي دارند؟
تا يقين به تماس اشياء مورد استفاده شما با دست و بدن مرطوب کافر غير کتابي حاصل نشده، حکم به نجاست نميشود. در صورت يقين به نجاست هم آب کشيدن در و ديوار منازل و هتلها و اثاثيه و لوازم موجود در آن واجب نيست. آنچه واجب است تطهير اشياء نجسي است که براي خوردن و آشاميدن و نماز خواندن مورد استفاده قرار ميگيرند.
س 322: تعداد زيادي از مردم در خوزستان زندگي ميکنند که خود را «صابئه» مينامند و ادعاي پيروي از پيامبر خدا حضرت يحيي «عليه السلام» را دارند و ميگويند کتاب او نزد ما موجود است. نزد علماي اديان ثابت شده که آنها همان صابئون هستند که در قرآن آمده است. لطفا بيان فرمائيد که اين گروه از اهل کتاب هستند يا خير؟
گروه مذکور در حکم اهل کتاب هستند.
س 323: آيا اين گفته که اگر خانهاي به دست کافر ساخته شده باشد، نجس است و نماز خواندن در آن مکروه ميباشد، صحيح است؟
نماز خواندن در آن خانه مکروه نيست.
س 324: کار کردن نزد يهود و نصاري و فرقههاي کافر ديگر و مزد گرفتن از آنها چه حکمي دارد؟
کار کردن نزد کافر، في نفسه اشکال ندارد، مشروط به اين که آن کار از کارهاي حرام و خلاف مصالح عمومي اسلام و مسلمانان نباشد.
س 325: در منطقهاي که خدمت سربازي را انجام ميدهم، عدهاي از عشاير زندگي ميکنند که پيرو فرقهاي موسوم به اهل حق هستند. آيا استفاده از شير و پنير و کرهاي که در اختيار آنها قرار دارد، جايز است؟
اگر به اصول اسلام اعتقاد داشته باشند، در مسأله طهارت و نجاست، حکم ساير مسلمانان را دارند.
س 326: اهل روستائي که من در آن تدريس ميکنم، نماز نميخوانند؛ زيرا از فرقه اهل حق هستند و ما مجبور به خوردن غذا و نان آنها هستيم. چون شب و روز در آن روستا اقامت داريم، آيا نمازهاي ما اشکال دارد؟
اگر توحيد و نبوت و هيچيک از ضروريات دين اسلام را انکار نکنند و معتقد به نقصي در رسالت رسول اکرم «صلي الله عليه و آله» نباشند، حکم به کفر و نجاست آنها نميشود. در غير اين صورت بايد هنگام تماس با آنها يا خوردن غذاي آنان، مسأله طهارت و نجاست مراعات شود.
س 327: يکي از بستگان ما که کمونيست است، به ما در دوران کودکي اموال و لوازم زيادي بخشيده است. در صورتي که عين آنها در حال حاضر موجود باشد، چه حکمي دارند؟
اگر کفر و ارتداد او ثابت شود و در سن بلوغ و قبل از اظهار اسلام، کفر را پذيرفته باشد، اموال او حکم اموال ساير کفار را دارد.
س 328: لطفا به سؤالات زير پاسخ فرمائيد:
- معاشرت و همنشيني و دست دادن دانشآموزان مسلمان با دانش آموزان پيرو فرقه گمراه بهائيت، اعم از اين که دختر باشند يا پسر، مکلّف باشند يا غير مکلّف، در داخل مدرسه يا خارج از آن، در دوران ابتدائي، متوسطه و پيش دانشگاهي، چه حکمي دارد؟
- رفتار استادان و مربيان با دانشآموزاني که بهائي بودن خود را آشکار ميکنند و يا يقين داريم که بهائي هستند، چگونه بايد باشد؟
- استفاده از وسايلي که همه دانشآموزان از آنها استفاده ميکنند مانند شير آب آشاميدني، شير توالت و آفتابه آن، صابون و مانند آن، با اين که علم به مرطوب بودن دست و بدن داريم، چه حکمي دارد؟
همه پيروان فرقه گمراه بهائيت محکوم به نجاست هستند و در صورت تماس آنها با چيزي، مراعات مسائل طهارت در رابطه با آنها، نسبت به اموري که مشروط به طهارت است، واجب است. ولي رفتار مديران و معلمان و مربيان با دانشآموزان بهائي بايد بر اساس مقررات قانوني و اخلاق اسلامي باشد.
س 329: خواهشمنديم تکليف مؤمنين را در برخورد با فرقه گمراه بهائيت و آثار حضور پيروان آن در ميان جامعه اسلامي، بيان فرمائيد.
همه مؤمنين بايد با حيلهها و مفاسد فرقه گمراه بهائيت مقابله نموده و از انحراف و پيوستن ديگران به آن جلوگيري کنند.
س 330: گاهي بعضي از پيروان فرقه گمراه بهائيت براي ما غذا يا چيز ديگري ميآورند، آيا استفاده از آنها براي ما جايز است؟
از هرگونه معاشرت با اين فرقه ضالّه مضلّه، اجتناب نمائيد.
س 331: بهائيان بسياري در اينجا کنار ما زندگي ميکنند که رفت و آمد زيادي در خانههاي ما دارند. عدهاي ميگويند که بهائيها نجس هستند و عدهاي هم آنها را پاک ميدانند. اين گروه از بهائيها اخلاق خوبي از خود آشکار ميکنند، آيا آنها نجس هستند يا پاک؟
آنها نجس و دشمن دين و ايمانِ شما هستند، پس فرزندان عزيزم جدا از آنها بپرهيزيد.
س 332: آيا صندليهاي ماشين و قطاري که مورد استفاده مشترک مسلمانان و کافران است، با اين که کفار در بعضي از مکانها بيشتر از مسلمانها هستند و حرارت هوا باعث ترشح عرق و حتي سرايت رطوبت ميشود، محکوم به طهارت است؟
کافر اهل کتاب محکوم به طهارت است، و در هر صورت در مورد اشياء مورد استفاده مشترک کفار و مسلمين با عدم علم به نجاست، حکم به طهارت آنها ميشود.
س 333: زندگي دانشجوئي در خارج مستلزم ارتباط و معاشرت با کفار است، در چنين موردي استفاده از مواد غذائي ساخت آنها مشروط بر اين که مواد حرام مثل گوشت تذکيه نشده در آنها نباشد، ولي احتمال تماس دست مرطوب کافر با آنها داده شود، چه حکمي دارد؟
مجرد احتمال تماس دست مرطوب کافر با مواد غذائي، براي وجوب اجتناب کافي نيست، بلکه تا يقين به تماس حاصل نشود، حکم به طهارت ميشود. کافر اگر از اهل کتاب باشد، نجس ذاتي نيست و تماس دست مرطوب او باعث نجاست نميشود.
س 334: اگر همه مخارج و هزينههاي فرد مسلماني که در سايه حکومت اسلامي زندگي ميکند با کاربراي شخص غير م
نظرات شما عزیزان: