به گزارش خبرنگار سياسي باشگاه خبري فارس "توانا "، انقلاب اسلامى ايران بىشك پديدهاى نوظهور در قرن حاضر است؛ انقلابى اسلامگرا وبىنظير در جهان كه به رهبري امام خميني(ره) هدايت شد و تحولى شگرف را در عرصه روابط بينالملل و معادلات سياسى دولتهاى جهان پديد آورد.
اين رهبر تاريخ ساز، انقلابى را با هدف مقابله با سلطه ابرقدرتهاى شرق و غرب بنا كرد و ملل اسلامى را به رويكردى مجدد به ارزشهاى اسلامى فرا خواند.
بيشك بررسي ابعاد و ويژگيهاي اين نهضت عالمگير و بررسي ريزشها و رويشها در عمر 32 ساله انقلاب اسلامي ايران بستري را براي پاسداري هرچه بهتر از اين ميراث ماندگار بتشكن تاريخ فراهم ميكند.
به اين منظور گفتوگوي 2 ساعتهاي با حجتالاسلام سيدحميد روحاني رئيس بنياد تاريخپژوهي و دانشنامه انقلاب اسلامي در خصوص معيارها و چگونگي وقوع انقلاب اسلامي داشتيم كه متن اين مصاحبه به اين شرح است:
* فارس: به عنوان اولين سؤال، لطف كنيد درباره ويژگيها و دستاوردهاي انقلاب اسلامي ايران توضيح دهيد.
- روحاني: براي پي بردن به اينكه انقلاب اسلامي ايران چه ويژگيها، دستاوردها، برجستگيها و فوايدي به همراه داشت، ناگزيريم ابتدا نگاهي به اوضاع ايران و جهان، قبل از آغاز نهضت امام خميني (ره) داشته باشيم.
در حقيقت روزگار ايران قبل از انقلاب اسلامي به گونهاي بود كه اسلام به معناي واقعي كلمه منحرف شده بود لذا كساني كه در ايران پايبند به اسلام بودند شامل چند دسته ميشدند؛ دسته اول كساني بودند كه اسلام را فقط در عبادت خلاصه ميكردند. آنها بر اين باور بودند كه دين از سياست جداست و ما فقط بايد عبادت كنيم تا دستي از غيب بيرون آيد و كاري كند.
كساني كه اينگونه فكر ميكردند را نيز ميتوان به دو دسته تقسيم كرد؛ افرادي كه واقعا بر اين باور بودند كه دين از سياست جداست و دستهاي كه دين را از سياست جدا نميدانستند ولي اين مسئله برايشان مطرح بود كه تا امام زمان(عج) ظهور نكند، مسلمانان قادر به انجام كاري نيستند و هر اقدامي انجام دهند با شكست مواجه ميشوند.
آنها بر اين باور بودند كه دشمن با ترفندها و نيرنگهايي كه دارد مسير را منحرف ميكند و براي اين ادعاهايشان نيز نهضت مشروطه و نهضت عدالتخواهي را مثال ميزنند كه با همه فداكاريها و خونهايي كه علما براي موفقيت اين نهضتها دادند اما عاقبت اين نهضتها از مسير خود منحرف شدند و رضاخان را از اسطبل انگليس بيرون كشيدند و بر تخت سلطنت نشاندند. و يا به جريان نهضت ملي شدن صنعت نفت اشاره ميكردند كه عليرغم فداكاريهاي علما دشمن توانست آن نهضت را از مسير خود منحرف كند و با اينكه مردم محمد رضاشاه را بيرون كرده بودند اما دوباره او را برگرداندند و بر گرده ملت سوار كردند. بنابراين اين دسته همواره ميگفتند كه ما كاري از پيش نميبريم.
از طرفي دسته دومي نيز بودند كه اسلام را فقط در سياست خلاصه ميكردند و معتقد بودند كه در عصر اتم و قرن بيستم سخن از عبادت و اينگونه مسايل نارواست و مسلمانان فقط بايد مبارزه كنند، اين اعتقاد نيز يك بعدي بود و اينها نتوانستند راه به جايي ببرند.
دسته سوم افرادي بودند كه اعتقاد داشتند اسلام منهاي روحانيت درست است و اين تز را دنبال ميكردند كه خودسرانه آنچه را باعقل خودشان جور ميآيد، به اسلام نسبت دهند. البته در اين ميان عدهاي نيز بودند كه به اسلام واقعي آگاهي داشتند اما در اقليت بودند و خون دل ميخوردند اما آن زمينه و امكاني كه بتوانند تحولي پديد آورند و حركت و خروشي داشته باشند، چندان فراهم نبود.
** سفراي آمريكا و انگليس نخستوزير شاه را انتخاب ميكردند
از نظر سياسي كشور ايران كاملا وابسته به بيگانگان بود و استقلال نداشت؛ وقتي ميخواستند در ايران دولتي تعيين كنند، شاه بايد سفير آمريكا و انگلستان را به حضور ميطلبيد و آنها بودند كه مشخص ميكردند نخستوزير بايد چه كسي باشد و يا وقتي ميخواستند انتخابات مجلس شوراي ملي را انجام دهند، يك ليست از سفارت انگليس و يك ليست از سفارت آمريكا ميآمد و باز آنها بودند كه مشخص ميكردند چه كساني به عنوان نمايندگان بايد به مجلس بروند.
اين سياستهاي بيگانگان بود كه در ايران حرف آخر را ميزد و تعيين ميكرد كه مثلاً شاه با چه كشوري رابطه داشته باشد و يا با چه كشوري رابطه برقرار نكند، چه كارخانجات و صنايعي را در ايران به كار بگيرند و از چه كارخانجات و صنايعي دوري گزينند. آنها سعي ميكردند كشور ايران عقبمانده و ملت ايران بيفرهنگ، فقير و تحت فشار باشد و از همه بدتر اينكه سعي كرده بودند، هويت و كرامت انساني را از افراد سلب كنند.
آنها ميخواستند انسانها را در ايران تحقير شده و هيچ و پوچ بار آورند يعني يك ايراني احساس كند كه هيچ ارزش، شخصيت، علم، صنعت و اختراع و ابتكاري ندارد. از طرف ديگر فقر و بدبختي بيداد ميكرد؛ مردم با گرسنگي، برهنگي و بيچارگي زندگي ميكردند و دربار، دولت و شاه نيز با بريز و بپاشهاي كذايي و جشنهايي كه برپا ميكردند هزينه مملكت را به باد ميدادند.
از همه بدتر آنكه از درآمد نفت و ديگر درآمدهايي كه ايران داشت قسمتي را بيگانگان به يغما برده و قسمتي ديگر را شاه در بانكهاي خارجي انباشته ميكرد لذا از اين جهت مملكت را بيش از پيش به سمت فقر و بيچارگي سوق ميدادند.
سياست رژيم شاه و هيئت حاكمه ايران به اين سو ميرفت كه ايران را هرچه بيشتر به سوي فساد و فحشا بكشانند و جوانان را به عيش و نوش سرگرم سازند تا مردم كمتر به سرنوشت كشور فكر كنند و شرايط براي تاخت و تاز بيگانگان كاملا هموار باشد.
** امام سعي كرد اسلام نابمحمدي را به درستي به مردم بشناسانند
* فارس: اقدامات امام راحل(ره) در اين شرايط و اين وضعيتي كه تشريح كرديد، چه بود؟
- روحاني: در چنين شرايطي امام آمد و با آغاز نهضت خود چند برنامه را دنبال كردند. نخست اينكه ايشان سعي كردند اسلام راستين و نابمحمدي را به درستي به مردم بشناسانند و دوم اينكه سعي كردند هويت و كرامت انساني كه از مردم سلب شده بود را به آنها برگردانند.
سومين مسئلهاي كه امام بر آن بسيار اهتمام داشتند، رشد و آگاهي دادن به مردم بود، ايشان ميخواستند مردم آگاهانه حركت كنند چراكه اگر مردم كوركورانه به دنبال رهبر حركت ميكردند، بالاخره در جايي ميبريدند و دشمن ميتوانست آنها را به انحراف بكشاند و يا با از دست رفتن رهبر، ملت به طور كلي وا ميماند و از ادامه حركت و خروش و خيزش منحرف و يا منصرف ميشد.
آگاهي بخشيدن به مردم از مسايل بسيار با اهميت براي امام خميني(ره) بود كه تا آخرين روز از حياتشان سعي كردند به مردم آگاهي و بصيرت دهند و يك ملت آگاه و بصير را در پشت سر خود داشته باشند.
** امام سرنوشت ملت ايران را به سرنوشت مسلمانان و آزاديخواهان جهان پيوند زد
موضوع ديگري كه امام به شدت بر روي آن تأكيد داشتند، اتحاد اسلامي بود، رژيم شاه و استعمارگران سعي كرده بودند ملت را به جان هم انداخته و اختلاف ايجاد كنند و آنها را به اسم كرد، ترك، فارس، عرب و عجم مقابل هم قرار دهند اما امام اين خرافات و موهومات را از مردم دور كردند و اتحاد اسلامي را در ميان آنها پديد آورند.
از ديگر برنامههايي كه امام انجام دادند اين بود كه سرنوشت ملت ايران را با سرنوشت ديگر مسلمانان و آزاديخواهان جهان پيوند دادند تا ملت ايران فقط به فكر خودش نباشد و از سرنوشت ديگر ملتها غافل نشود چراكه امام اين نكته را دريافته بودند كه ملتهاي مسلمان و آزاديخواه جهان در هر نقطهاي رشد كنند، در سرنوشت ديگر مسلمانان تاثير دارد و در هر نقطهاي ضربه بخورند و آسيب ببينند در سرنوشت ديگر مسلمانان اثر ميگذارد، اينها برنامههايي بود كه امام دنبال كردند و ملتي آگاه، بصير، رشد يافته، روشن ضمير و موظف به وظايف اسلامي را به وجود آوردند.
** انقلاب امام تمام معادلات سياسي جهان را به هم ريخت و دنيا را شگفتزده كرد
در شرايطي كه بسياري ميپنداشتند دين از سياست جدا است و دوران حركت و خروش دين به پايان رسيده در سايه اتحاد به وجود آمده و شناخت تازه مردم از اسلام، ميبينيم كه امام (ره) توانستند انقلابي به وجود آورند كه تمام معادلات سياسي جهان را به هم ريخت و دنيا را شگفتزده كرد.
انقلاب اسلامي ايران در شرايطي به پيروزي رسيد كه دنيا نميتوانست باور كند ملتي بدون وابستگي به يك قدرت خارجي و با دست خالي انقلاب كرده و بدون داشتن سلاحهاي روز دنيا يك نظام تا دندان مسلح 2500 ساله را سرنگون كند، همچنين غيرقابل تصور بود كه اين ملت با اتحاد خود و بدون استفاده از ايسمهاي وارداتي و مكاتب غرب و شرق و فقط با اتكاء به اسلام انقلاب خود را پيش ببرد.
** انقلاب اسلامي ايران با هيچ يك از مكاتب غرب و شرق همخواني نداشت
بنابراين انقلاب اسلامي ايران اولا انقلابي كاملا اسلامي بود كه با هيچ يك از معادلات و مكاتب غرب و شرق همخواني نداشت دوم اينكه اين انقلاب به تمام معنا مردمي بود و قدرتهاي خارجي نه تنها در پيروزي آن نقشي نداشتند بلكه به شدت در جهت پيشگيري از پيروزي آن كار ميكردند. سوم اينكه اين انقلاب عليه تمام استبداد و استعمار بود و توانست دست استبدادگران و استعمارگران را قطع كند و به حيات آنها در ايران پايان دهد.
انقلاب اسلامي، عدالت، آزادي و استقلال را براي ملت ايران به ارمغان آورد و از اين جهت ميتوان گفت كه اين انقلاب در دنيا بينظير است و مشابه و مانندي براي آن نميتوان ديد.
* فارس: برخي ميگويند انقلاب اسلامي ايران از مسير اصلي منحرف شده است، نظر شما به عنوان يك مورخ و تاريخ شناس در اين زمينه چيست؟
- روحاني: براي پاسخ به اين سؤال بايد ديد كه انقلاب اسلامي چه ويژگيها و آرمانهايي داشته تا با بررسي آنها بفهميم كه آيا انقلاب از مسير خود منحرف شده يا خير.
نخستين آرمان انقلاب اسلامي كه در شعار "استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي " مردم در زمان انقلاب نيز مشخص است، استقلال كشور بود.
بنابراين بايد ببينيم كه آيا امروز استقلال كشور آسيب ديده؟ آيا در سرنوشت ايران دولت بيگانهاي ميتواند دخالت كند و به خود اجازه دهد در سرنوشت ملت ما كوچكترين نقشي داشته باشد؟
** استقلال كشور امروز قويتر و استوارتر از هر زمان ديگري است
ما مشاهده ميكنيم كه استقلال كشور نه تنها آسيب نديده و سست نشده بلكه قويتر و استوارتر از هر زمان ديگري كاملا محفوظ است.
دومين خواست مردم ايران در زمان انقلاب، آزادي بود و مسلما مسلماناني كه شعار آزادي را سر ميدادند، آزادي در چارچوب اسلام را ميخواستند نه بيبند و باري را و امروز ميبينيم كه آزادي در چارچوب قانون اسلام در كشورمان كاملا محفوظ است و با صراحت، اطمينان و بدون اغراق ميتوانم بگويم، آزادي امروز ملت ايران، در دنيا وجود ندارد چراكه در دنيا بر اساس سياست استعمارگران ملتها براي بيبند و باري و فساد آزادند اما با هرگونه سخن و حركتي كه با سياست ابرقدرتها و كاخنشينان كوچكترين تضاد و مغايرتي داشته باشد، شديدترين برخوردها صورت ميگيرد.
* فارس: ميتوانيد نمونههايي براي مقايسه وضعيت آزادي در ايران با ساير كشورها بهويژه كشورهاي غربي كه مدعي آزادي هستند، بيان كنيد؟
- روحاني: امروز در كشورهاي پيشرفته و غربي مانند آمريكا فردي جرأت نميكند عليه صهيونيسم سخني بگويد و يا حتي در مورد هولوكاست تحقيق كند، كسي نميتواند انقلاب ايران را ستايش كند؛ اگر يكي از غربيها و دانشمندان آمريكايي و اروپايي به اين نتيجه رسيد كه انقلاب اسلامي ايران يك انقلاب مترقيانه است، اجازه ندارند كه اين موضوع را سر كلاس درس بازگو كند و يا در مقالهاي بنويسد.
در آن كشورها اجازه نميدهند، از يك چهرهاي كه سردمداران آنها با او مخالفند، حرفي زده شود و تعريف و ستايشي صورت گيرد اما در ايران ميبينيم برخي از افراد منحرف، بيگانهزده و يا مغرض در سر كلاس درس و يا مقاله خود به صراحت از رضاخان تعريف ميكنند و او را مايه نجات و حافظ منافع و استقلال ايران مينامند.
رضاخاني كه ايران را به خاك سياه نشاند، بزرگترين خيانت را به كشور كرد و تمام نقشهها و نيرنگهاي استعمارگران به دست او در ايران پياده شد. اما آيا فردي در آلمان، فرانسه و يا انگلستان ميتواند بگويد مثلا هيتلر خدمتي به كشورش كرد. دهن آن فرد را پر از سرب ميكنند.
** آزادي امروز ايران در دنيا بينظير است
بنابراين آزادي امروز ايران در دنيا بينظير است البته برخيها آزادي را به معناي فساد، فحشا، بيبندوباري و مسايل خلاف اخلاق انساني ميدانند كه مسلما اسلام با آن مخالف است چراكه اسلام آمده تا انسانها را رشد دهد و به تكامل برساند نه اينكه آنها را به سمت فساد و مسايل بيارزش بكشاند بنابراين آزادي امروز ما با آزادي ابتداي انقلاب تفاوت نكرده و اين آزادي نه آسيب ديده و نه سلب شده است.
* فارس: در مورد ويژگيها و آرمانهاي انقلاب اسلامي ايران توضيح ميداديد.
- روحاني: بله؛ مسئله و خواست سوم مردم در انقلاب جمهوري اسلامي بود. امروز جمهوريت اسلام كاملا حفظ شده و مردم در سرنوشت كشور دخالت ميكنند، نمونه بارز آن انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري بود كه بيش از40 ميليون نفر در انتخابات شركت كردند و اين حضور مردم پس از گذشت 32 سال از انقلاب در دنيا بينظير است.
** امروز دستهاي مرموزي به نام ياران امام بهدنبال احياي اسلام ليبراليستي در ايران است
مسئله ديگري كه در انقلاب اسلامي از آرمانهاي برجسته شمرده ميشد، مسئله اسلام راستين و شناخت اسلام ناب بود. انقلاب، اسلام يك بعدي، انحرافي و يا التقاطي را محكوم ميكرد و امروز ميبينيم كه دستهاي مرموزي به كار افتاده و كساني به نام ياران و طرفداران امام سعي ميكنند كه اسلام ليبراليستي را در ايران احيا كنند كه مسلما مردم با اين عناصر و چهرهها برخورد كرده و دست رد به سينه آنها ميزنند و يا ميبينيم در كنار مسئولان مملكتي افرادي پيدا ميشوند كه دم از مكتب ايراني ميزنند كه اين هم يك نوع انحراف از مسير اسلام اصيل و راستين است و باز ميبينيم كه مردم اين افراد را نيز طرد ميكنند.
يكي از بزرگترين دستاوردهاي انقلاب اسلامي ما رشد و آگاهي ملت بود؛ حال سؤال اينجاست كه آيا اين رشد و آگاهي آسيب ديده و مردم عقب رفتهاند و يا آن آگاهي لازم را ندارند؟ ما ميبينيم با گذشت 32 سال از انقلاب هر روز مردم ما بيش از گذشته در صحنه هستند و آگاهي دارند و ميتوانند برنامههاي خود را دنبال كنند، بنابراين هيچ مسئلهاي ديده نميشود كه بتوان گفت انقلاب اسلامي عقب رفته و يا از مسير خود منحرف شده است.
** انقلاب اسلامي هر روز راسختر و پايدارتر از گذشته به راه خود ادامه ميدهد
البته بايد متذكر شد كه در اين 32 سال افرادي سعي ميكردند اين انقلاب را از مسير خود منحرف كنند؛ عناصري مانند انجمن حجتيه، ليبرال دموكراتها و افرادي كه سر در آخور غرب و شرق داشتند، مانند ماركسيستها، منافقين و يا التقاطيها، بسيار تلاش ميكردند تا انقلاب منحرف شود و حتي امروز بيش از گذشته تلاش ميكنند خود را مطرح كرده تا بتوانند كاري از پيش ببرند و انقلاب اسلامي را منحرف كنند كه نمونه بارز آن را در جريان انتخابات گذشته و فتنه سال 88 ديديم.
در سال گذشته عناصر فتنهگر، عوامل وابسته به بيگانه و عناصر فريب خورده و سادهلوح دست به دست هم دادند تا انقلاب را به چالش بكشانند ولي هوشياري و آگاهي مردم اين اجازه و رخصت را به آنها نداد البته نقش رهبري در خنثي كردن اين توطئه بسيار عظيم و برجسته بود، بنابراين با تمام اين جريانات نه تنها انقلاب اسلامي از مسير خود منحرف نشده بلكه هر روز راسختر و پايدارتر از گذشته به راه خود ادامه ميدهد.
* فارس: انقلاب اسلامي ايران در حال حاضر چه شرايط و وضعيتي دارد؟
- روحاني: مسئلهاي كه اكنون وجود دارد، اين است كه در چند سال اخير توطئههاي دشمنان براي به بيراه كشاندن انقلاب اسلامي بسيار زيركانهتر و ماهرانهتر از گذشته شده است يعني زماني دشمنان انقلاب با شيوههاي كهنه همه استعمارگران به جنگ انقلاب آمدند؛ جنگ تحميلي، ترورهاي داخلي، تحريم اقتصادي، حمله نظامي، به صحنه آوردن مزدوران قلم به دست و قلم به مزدي كه بگويند دوره انديشه امام به پايان رسيده و اين انديشه بايد به موزه سپرده شود، لذا دشمنان تمام اينها را تجربه كردند و ديدند كه اين نقشهها و نيرنگها راه به جايي نبرد، اما اكنون ميبينيم كه نقشه استعمارگران و عوامل آنها به سويي رفته كه به نام خط امام و ياران امام، ميخواهند انقلاب را زير سوال ببرند و خط امام را در هم شكنند البته با نام مذهب به جنگ مذهب رفتن همواره در طول تاريخ وجود داشته است اما اكنون اين مسئله به شدت دنبال ميشود كه به نام خط امام و يار امام به انقلاب آسيب برسانند.
* فارس: مانند فتنه سال گذشته.
- روحاني: بله؛ نمونه بارز اين موضوع در فتنه 88 به وجود آمد؛ در اين جريانات برخي افرادي كه ديرزماني از ياران امام و مسئولان رده بالاي نظام بودند، سعي كردند با نام امام انقلاب را به چالش بكشانند اما هوشياري مردم به آنها اين اجازه را نداد، همچنين اكنون افرادي در ميان دولتمردان و در پستهاي كليدي حضور دارند كه به نام امام مسئله مكتب ايراني و جمهوري ايراني را مطرح ميكنند و همه اينها نشان ميدهد كه دشمن با شيوه خاصي نقشههاي خود را دنبال ميكند و قطعا هوشياري ملت ايران اجازه كاميابي اين توطئهها را به آنها نميدهد چنانكه ديديم كساني كه با شعار آزادي انتخابات سعي كردند انقلاب را از مسير خود منحرف و انديشه ليبراليستي را در ايران حاكم كنند، افرادي كه ميگفتند شعار "مرگ بر آمريكا " سر ندهيد و پرچم آمريكا را به آتش نكشيد و آنهايي كه دم از مكتب ايراني و دوستي با اسرائيل ميزدند، امروز شكست خورده و در بين مردم منفور شدهاند و اين مايه اميد است چراكه ملت ايران به بركت روشنگريهاي حضرت امام تاكنون اجازه ندادهاند كه اين توطئهها راه به جايي ببرد.
اما بايد هوشيار بود كه دشمن هر روز با مطالعه دقيق و شيوه و شگردهاي جديد به صحنه ميآيد و بايد با آگاهي از اين شيوهها و شگردها افزايش يابد. بايد نگذاريم دشمن، انقلاب را از مسير خود منحرف كند و به چالش بكشاند.
* فارس: زمانيكه امام خميني (ره) انقلاب كردند، چه معيارهاي را مدنظر داشتند و چه ميزان از اين معيارها امروز مدنظر مقام معظم رهبري است؟
- روحاني: در خصوص آرمانها و اهداف حضرت امام (ره) بايد گفت علاوه بر استقلال، آزادي، آگاهي دادن به ملت، شناساندن اسلام ناب محمدي به آنها و اتحاد اسلامي، يكي از اهداف امام خميني(ره) صدور انقلاب بود؛ امام خميني(ره) پس از پيروزي انقلاب اسلامي به شدت تاكيد داشتند كه انقلاب ما بايد صادر شود.
در آن زمان بسياري تصور ميكردند كه منظور از صدور انقلاب لشكركشي به كشورها و فتح آنهاست ولي امام آن را صدور انقلاب نميدانستند و اطمينان داشتند با زور، فشار، سرنيزه و اشغال كشورها هيچگاه انقلاب صادر نميشود چراكه انقلاب اسلامي يك انقلاب فكري و فرهنگي است و بايد فرهنگ و فكر صادر شود و اينها نيز با سرنيزه صادر نميشوند.
به ياد دارم كه همان زمان عناصري از همين ليبرالها و گروهكهاي سياسي مانند نهضت آزادي و جبهه ملي ميگفتند كه نميخواهيم انقلاب اسلامي را صادر كنيم ولي امام تاكيد داشتند كه انقلاب بايد صادر شود؛ ايشان ميدانستند وقتي انقلاب صادر شود، ملتها به پا ميخيزند و كشورهاي مختلف راه اسلام و انقلاب را ميشناسند و دنبال ميكنند و در نتيجه اين استعمارگران و استكبار جهاني هستند كه به چالش كشيده و دستشان از سرنوشت ملتها كوتاه ميشود. و ديديم وقتي انقلاب ما صادر شد، در لبنان چه تحولي عظيمي پديد آمد و چگونه نيروهاي حزبالله توانستند با دست خالي ارتش تا دندان مسلح رژيم صهيونيستي را در جنگ 33 روزه زمينگير كنند.
حزبالله لبنان توپ، تانك، هواپيما و ضد دفاعي نداشت و فقط با موشك ميجنگيد كه عربستان، مصر و رژيمهاي وابسته به آمريكا نيز موشك را دارند ولي اينگونه در مقابل رژيم صهيونيستي ذليل، اسير و بدبخت هستند اما آنچه سبب شد حزبالله لبنان استوار و سربلند بايستد و در جنگ 33 روزه رو سفيد شود، همان سلاح ايمان، اتحاد، پايداري و مقاومتش بود كه از انقلاب ايران الهام گرفته بود. مردم مظلوم و ستمديدة غزه نيز با دست خالي و با سلاح ايمان توانستهاند ارتش خونآشام رژيم صهيونيستي را زمينگيركنند.
انقلاب اسلامي به ساير كشورها نيز صادر شد كه نمونه آن حمله جانانه و خداپسندانه خالد اسلامبولي به يك مزدور وابسته به آمريكا و صهيونيسم به نام انور سادات بود اما پس از آن همه قدرتها نيروهاي خود را متمركز كردند تا اجازه ندهند انقلاب اسلامي در مصر پا بگيرد؛ توطئهها پشت سر هم به اجرا در آمد و به مدت 30 سال ملت مسلمان و مظلوم مصر را به زنجير كشيدند و خفقان ايجاد كردند اما عاقبت ديديم كه اين توطئهها در هم شكسته شد و امروز انقلاب اسلامي ايران در سراسر كشورهاي مسلمان به خصوص خاورميانه عربي كاملا موج ايجاد كرده و زمينه را براي پيروزي ملتها و در هم شكستن قدرت استعماري فراهم كرده است.
از ديگر مسائلي كه امام به شدت به آن توجه داشتند، خدمت به مردم بود؛ امام خميني بر روي خدمت به ملت بسيار تاكيد داشتند و مسئولان ايران را به تلاش در اين راه فرا ميخواندند كه بحمدالله خدمات ارزندهاي در طول اين 32 سال به ملت ايران انجام شده كه در طول 300 سال گذشته بيسابقه بوده است.
از ديگر خواستههاي امام و انقلاب اسلامي شكوفا كردن استعداد مردم ايران بود چراكه قبل از انقلاب يكي از توطئههاي دشمنان اين بود كه ملت ايران را به پوچي بكشانند و اينگونه به آنها بقبولانند كه كاري از شما ساخته نيست ولي امام اين همت را در ملت ايران ايجاد كرد و ميبينيم ابتكارات و پيشرفتهايي كه پس از انقلاب در ايران ايجاد شده دنيا را به شگفتي واداشته است.
ملت ايران در زمينه پزشكي، صنايع دفاعي، تكنولوژي و عمران و آبادي دست به اقداماتي زده كه در دنيا بيسابقه است و اين از بزرگترين دستاوردهاي انقلاب اسلامي است كه امام به آن اهتمام ويژهاي داشتند و بحمدالله به آن جامه عمل پوشانده شد.
** مقام معظم رهبري به معناي واقعي كلمه همانند امام هستند
امروز نيز مقام معظم رهبري با تمام وجود به آنچه كه امام اعتقاد داشتند، معتقدند و آن را دنبال ميكنند و مانند ديدهباني هميشه بيدار اوضاع ايران انقلاب و جهان را زيرنظر دارند و هرگز اجازه نخواهند داد كه مسير انقلاب به انحراف كشيده شود و دشمن با توطئههاي خود بتواند به انقلاب ضربه بزند و آن را به چالش بكشاند. مقام معظم رهبري به معناي واقعي كلمه همانند امام هستند و همان ويژگيهاي ايشان را دارند؛ هوشياري، قداست، عدالتخواهي، معنويت و گذشت ايشان از مسائل، بسيار عظيم و برجسته است.
** مقام معظم رهبري از جفايي كه در حق ايشان ميشود، به خاطر خدا گذشت ميكنند
مقام معظم رهبري به علت همان معنويت و معرفتشان به خدا نسبت به جفايي كه در حق ايشان ميشود، كوچكترين عكسالعملي نشان نميدهند و گذشت ميكنند و فقط برايشان مهم است كه به اسلام، انقلاب و كشور ضربهاي وارد نشود اما نسبت به جفا و اهانتي كه به ايشان ميشود، كاملا صرفنظر و اغماض ميكنند.
** بزرگترين موهبت خدا پس از امام وجود مقام معظم رهبري است
** مقام معظم رهبري تمام ويژگيهاي حضرت امام را دارند
زندگي مقام معظم رهبري كاملا زندگي اسلامي و همراه با ساده زيستي ايشان براي امروز و آينده انقلاب و سرنوشت ملت واقعا نعمتي بزرگ هستند كه خداوند به اين كشور ارزاني داشته و ميتوان گفت پس از امام بزرگترين موهبتي كه خداوند بر ما ارزاني داشته وجود مقام معظم رهبري است كه تمام ويژگيهاي حضرت امام را در بردارند و در جهت پاسداري از آرمانهاي ايشان بسيار كوشا هستند.
* فارس: بررسي تاريخ معاصر نشان از اين دارد كه انقلاب طي 32 سال گذشته با ريزشهايي بويژه در خواص مواجه بوده است، به نظر شما اين ريزشها چه عوامل و دلايلي دارد؟
- روحاني: در مطالعه تاريخ ميبينيم كه در صدر اسلام نيز ريزش خواص وجود داشته است كه يكي از عوامل اين ريزشها عدم اعتقاد به اسلام و انقلاب است، يعني فرد يا به اسلام اعتقاد ندارد و يا اگر به اسلام معتقد است، اين اعتقاد با اسلام ناب محمدي تفاوت دارد همچنين ممكن است فرد به انقلاب اعتقاد نداشته باشد و يا اعتقادش به انقلاب به اندازه اعتقاد امام و ملت ايران نباشد؛ به عنوان مثال منافقين و سازمان مجاهدين خلق فقط از اسلام به عنوان يك ابزار استفاده ميكردند و به آن اعتقاد قلبي نداشتند.
آنها فقط اسلام را به زبان ميآوردند تا مردم باور كنند كه اين افراد مسلمانند اما انديشههايشان كاملا ليبراليستي و برگرفته از مكاتب غرب و شرق بود؛ آنها نه تنها به روحانيت اعتقاد نداشتند بلكه به اصل ولايت فقيه نيز معتقد نبودند بنابراين مشخص بود كه روزي روياروي انقلاب قرار ميگيرند.
** بنيصدر يك فرد كاملا غربزده و وابسته به انديشههاي غربي بود
بنيصدر نيز يك فرد كاملا غربزده و وابسته به انديشههاي غربي بود كه نه تنها امام و روحانيت را قبول نداشت بلكه به اسلام ناب محمدي نيز معتقد نبود، در همان زمان نيز كه در پاريس به اصطلاح مقاله اسلامي مينوشت، همسر و دخترانش بيحجاب بودند كه نشان ميداد بنيصدر به حجاب اسلامي معتقد نبود و بيحجابي را كاملا عادي ميدانست لذا مشخص است كسي كه اينگونه فكر ميكند، نميتواند در چارچوب انقلاب اسلامي حركت كند و در جايي با انقلاب اصطكاك پيدا ميكند بنابراين يكي از عواملي كه سبب ميشود عناصر ريزش كنند، عدم اعتقاد واقعي به انقلاب، اسلام، روحانيت و اصل ولايت فقيه است كه نمونه بارز آن را در بنيصدر، قطبزاده و شريعتمداري ديديم.
** آيتالله شريعتمداري نه امام را قبول داشت و نه به حكومت اسلامي معتقد بود
شريعتمداري نيز از افرادي بود كه نه امام را قبول داشت و نه به حكومت اسلامي معتقد بود و تا آخر نيز كلمه حكومت اسلامي را به زبان نياورد و در صحبتهايش دم از حكومت مردم بر مردم ميزد كه يك انديشه ليبراليستي غربي بود كه به زبان او انداخته بودند.
عامل دومي كه سبب ريزش خواص ميشود، ايجاد تضاد بين منافع شخصي افراد با منافع انقلاب است. افرادي كه قدرتطلب، شهرتطلب و به دنبال كسب مقام و منصب هستند. اگر در نظام جمهوري اسلامي به مقامي كه ميخواهند، برسند، طبيعي است كه در خدمت انقلاب هستند و خود را انقلابي ميدانند ولي به محض اينكه احساس كنند در انقلاب مقام دلخواهشان را ندارند و از اين نمد كلاهي نصيبشان نميشود، با انقلاب اسلامي تعارض پيدا ميكنند.
** برخي از فتنهگران فتنه 88 از شهوت مقام كور شده بودند
در دوران انقلاب افرادي را داشتيم كه به اصطلاح از ياران امام و مرد شماره 2 انقلاب شمرده ميشدند، اما از روزي كه احساس كردند در انقلاب مسئوليت دلخواهشان را ندارند و يا به دنبال رسيدن به مقام، شهرت و قدرت بيشتري بودند، با انقلاب طرف شده و تلاششان اين بود كه به مقام و منصب بيشتري دست يابند. به عنوان مثال در جريان فتنه 88، دستهاي از كساني كه روياروي ملت، مقام معظم رهبري و انقلاب ايستادند و آن فاجعه ننگين را به وجود آوردند، افرادي بودند كه از شهوت مقام كور شده بودند و به هيچ چيز جز رسيدن به قدرت فكر نميكردند كه خود، ضربه خوردند و پايگاه و آبروي خود را در ميان مردم از دست دادند.
دسته سوم كه دچار ريزش ميشوند، سادهلوحاني هستند كه از انديشههاي دشمن تاثير ميگيرند و دشمن ميتواند روي آنها كار كرده و از مسير انقلاب دورشان كند، مانند منتظري، شيخ علي تهراني و افرادي از اين دست كه بر اثر سادهانديشيهايشان منافقين و ليبرالها توانستند آنها را از مسير انقلاب منحرف كنند.
** انجمن حجتيه مزدور دشمن است؛ سروش نفوذي بود
دسته چهارم كساني هستند كه به طور كلي با انقلاب اسلامي و روحانيت دشمنند، اينها عناصر مزدوري هستند كه دشمن از آنها به عنوان نفوذي براي آسيب رساندن به انقلاب اسلامي و به چالش كشاندن آن استفاده ميكنند كه نمونه بارز آن انجمن حجتيه است، اينها از ابتدا به امام، انقلاب و اسلام راستين اعتقاد نداشتند و يك سري ارتباطات مرموز با بيگانگان داشتند، يا مثلا حاج فرج دباغ كه به سروش معروف است، وي جزو عوامل نفوذي بود كه كاملا توسط دشمن هدايت و وارد اين جرگه شده بود تا دشمن بتواند از وجود وي براي ضربه زدن به اسلام و انقلاب بهره ببرد.
اين موارد از عواملي هستند كه سبب ريزش برخي خواص در طي اين 32 سال شده و در آينده باز هم در ميشود.
* فارس: به نظر شما دليل اينكه ريزشها در سال گذشته به اوج خود رسيد، چه بود؟
- روحاني: وقتي مسئله انتخابات پيش ميآيد، خواست دروني افراد و آن چيزي كه در ضمير آنها است، بيشتر بروز ميكند. آنهايي كه به دنبال گرفتن سهم هستند و ميخواهند در قدرت سهيم باشند، در اينگونه موارد بيشتر دست و پا ميزنند و ماهيت خود را بروز ميدهند؛ عناصر منافق، دشمنان انقلاب و اسلام كه در فرصتهاي مختلف سعي ميكنند از آب گلآلود ماهي بگيرند، در جريان فتنه سال گذشته بازيگر صحنه شدند و فكر كردند فرصت خوبي است كه انقلاب را به چالش بكشانند.
** طراحان عرصه بينالمللي از 20 سال قبل روي فتنه 88 فكر كرده بودند
اما مسئله اين است كه دشمنان و طراحان عرصه بينالمللي از حدود 20 سال پيش بر روي اين قضايا فكر و براي به چالش كشاندن انقلاب اسلامي زمينهسازي كرده بودند، آنها همه گروهكها و سازمانهاي ضدانقلاب از جمله تجزيهطلبها، سلطنتطلبها، همجنسبازها، بهائيها و منافقان را متحد و يكپارچه به صحنه آورده بودند كه قطعا در چنين مواردي سعي شده بود از سادهلوحي، بيارادگي و قدرتطلبي برخيها سوءاستفاده كنند و انديشه ليبراليستي را در بين آنها رسوخ دهند.
** برخي از فتنهگران به شدت تحت تأثير انديشههاي ليبراليستي قرار گرفته بودند
برخي از كساني كه در صحنه انتخابات اين فضاحتها را به بار آوردند و خود را رسوا كردند، به شدت تحت تاثير انديشههاي ليبراليستي قرار گرفته بودند و حرفشان اين بود كه شعار "مرگ بر آمريكا " ما را در دنيا منزوي كرده و دم زدن از فلسطين يك نوع انتحار سياسي است و ديگر نبايد با آتش زدن پرچم آمريكا براي خود دشمنتراشي كنيم. اين انديشههاي ليبراليستي بود كه اين افراد را كاملا مرعوب كرده و تحت تاثير قرار داده بود لذا اين جريانات ماهيت افراد را نشان داد و آنها را رسوا كرد.
* فارس: رويشهاي انقلاب اسلامي طي اين 32 سال چه بوده است؟
- روحاني: بزرگترين رويش انقلاب اسلامي، علاوه بر استقلال و آزادي كشور، هوشياري، آگاهي و رشد ملت كه مسايل بسيار عظيمي هستند، شكوفا شدن استعداد انديشمندان و دانشمندان كشور است؛ اقدامات اين دانشمندان سبب شد كه كشور به خودكفايي برسد و از هرگونه وابستگي نجات يابد، ما اكنون در هيچ زمينهاي نيازي به بيگانه نداريم و اگر امروز دور تا دور ايران را ديوار آهني بكشند، ملت ايران ميتواند به بركت اين همت بالا و اين شكوفايي استعدادها كارهايي را انجام دهد كه در بسياري از نقاط دنيا بينظير است و اين رويش بسيار عظيمي است كه در نسل تحصيلكرده و دانشمند كشور ميبينيم.
رويش ديگري كه در طي اين 32 سال در كشور به وجود آمده گرايش نسل جوان ما به اسلام و انقلاب اسلامي است كه نمونه بارز اين رويش را ميتوان در مراسم مذهبي و اعتكاف ديد. وقتي مراسم اعتكاف فرا ميرسد، ميتوان ديد كه نسل جوان در مساجد و محافل مذهبي با چه معنويت و شوقي شركت ميكنند و اين رويشي بسيار عظيم در انقلاب اسلامي ما است.
رويش سومي كه امام نيز همواره به دنبال آن بودهاند، اعتلاي نقش زنان و دختران در كشور بود كه اكنون بسيار برجسته و افتخارآفرين است؛ ترقي و پيشرفتي كه دختران و زنان مسلمان ايران در طول اين 30 سال گذشته داشتهاند واقعا باورنكردني است. در دوران قبل از انقلاب زنان را ضعيفه ميخواندند و همه فكر ميكردند كه زندگي زنان فقط بايد در آشپزخانه بگذرد؛ دشمن نيز از اين مسئله سوءاستفاده ميكرد و تلاش داشت تا زندگي زنان به آرايشگاهها و مراكز نامناسب بكشاند. در آن زمان تصور نميشد كه زن ميتواند در جامعه نقشي داشته باشد و در پيشبرد اهداف اسلامي اقدامي انجام دهد، فرزندان صالح و شايسته تربيت كند و رسالت مقدس مادري را به بهترين نحو پيش ببرد و اين امام بود كه اين ويژگيها را ميدانست و به زنان اين فرصت و رخصت را داد تا در صحنه حاضر شوند و امروز ميبينيم كه زنان ما در هر عرصهاي كه وارد شوند، افتخارآفرينند و بهترين پيشرفتها و موفقيتها را دارند كه اين نيز از رويشهاي عظيم انقلاب و مايه افتخار اين كشور است چراكه آينده كشور را بيشتر درخشان ميسازد.
از ديگر رويشهاي انقلاب صدور آن به كشورهاي مختلف از جمله لبنان، عراق، مصر، اردن، تونس و يمن است كه سبب بيداري اسلامي در اين كشورها شده است و اميدواريم به زودي نيز شاهد تاثيرگذاري انقلاب و بيداري اسلامي در عربستان و ديگر كشورها باشيم البته در برخي كشورها خفقان به قدري شديد است كه اجازه نميدهند مردم آزادانه به صحنه بيايند وگرنه شاهد بروز اين مسئله نيز در چنين كشورهايي بوديم اما در برخي كشورهاي ديگر نيز مردم موفق شدند زنجير اختناق را بشكنند و به صحنه بيايند كه اين مسئله نيز رويش بسيار عظيم انقلاب است.
من اين جمله تاريخي امام را كه فرمودند "اميدوارم به زودي پرچم اسلام در بام جهان به اهتزاز درآيد "، فراموش نميكنم و اميدوارم به زودي اين اتفاق رخ دهد و انشاءالله انقلاب ما بتواند اين افتخار را براي ملتهاي اسلامي بيافريند و دست استكبار جهاني از سرنوشت همه ملتها قطع شود و ملتهاي مسلمان نه تنها كشور و ملت خود را از چنگ استبداد نجات دهند بلكه بشريت را از چنگال جهانخواران و زورمداران نجات بخشند.
** تحولات مصر و تونس ميتواند رويشي از انقلاب اسلامي باشد
بنابراين تحولات منطقه به ويژه در مصر و تونس ميتواند رويشي از انقلاب اسلامي ايران باشد چراكه ميبينيم امروز همان شعارهاي مردم ايران در زمان انقلاب به ويژه شعار "اللهاكبر " در مصر و تونس سر داده ميشود و يا مردم اين كشورها مانند ملت ايران در دوران انقلاب به سربازان و نظاميان خود گل ميدهند و يا شاهديم كه همان نمازهايي كه مردم در خيابانهاي ايران ميخواندند آنها نيز همان را تكرار ميكنند لذا مشخص است كه مردم مصر و تونس از ايران و انقلاب اسلامي الگو گرفتهاند و انشاءالله اميدوارم رهبري حكيم و متعهد و اسلامشناس در راس برنامههايشان قرار بگيرند كه در آن صورت حتما پيروزند.
* فارس: برخي ميگويند امام راحل پيش از انقلاب و در مسير مبارزه با رژيم شاه، همراهي مجاهدين خلق(منافقين) و مليگرايان را قبول داشتند، نظر شما در اين زمينه چيست؟
- روحاني: به جرأت ميتوان گفت، امام خميني(ره) هرگز با كساني كه در مسير اسلام نبودند به خاطر مبارزه با شاه هدف مشتركي را دنبال نكردند، ايشان زماني كه برخي از گروهها جلوه دادند كه سر در راه اسلام دارند، آنها را پذيرفتند.
** امام خميني هيچگاه به گروهك منافقين اعتماد نداشتند
امام بر روي مسئله اسلام بسيار تأكيد داشتند و كساني را ميپذيرفتند كه واقعا اسلامي باشند، امام خميني(ره) نه قبل از انقلاب و نه بعد از آن هرگز نسبت به گروهك منافقين اعتماد نداشتند و آنها را نپذيرفتند؛ به اين دليل كه آنها از اسلام به عنوان يك ابزار استفاده ميكردند و به آن اعتقاد قلبي نداشتند. نهضت آزادي در آستانه پيروزي انقلاب اسلامي كه خود را پيرو ولايت فقيه وانمود كردند و در اعلاميهاي با تمسك به آية شريفة "اطيعواالله و اطيعواالرسول و اوليالامر منكم " پيروي خود را از امام و روحانيت رسما اعلام كردند، توانستند به امام نزديك شوند و در صف همراهان امام قرار بگيرند.
ليكن پس از پيروي انقلاب اسلامي، آن گاه كه در عمل نشان دادند راهشان از ملت جداست و رسوبات غربي و فرهنگ ليبراليستي در آنها ريشه دارد، امام آنان را طرد كرد و در آن نامه تاريخي خطر آنان را گوشزد كرد و اعلام داشت كه آنان تا ايران را به آمريكا تسليم نكنند، آرام نميگيرند.
** وجه تمايز انقلاب ايران و انقلابهاي ديگر اتكا به مذهب است
* فارس: به نظر شما وجه تمايز انقلاب اسلامي با ساير انقلابهاي جهان در چيست؟
- روحاني: وجه تمايز انقلاب ايران و انقلابهاي ديگر اتكا به مذهب در انقلاب ايران است؛ انقلابهاي ديگر بدون استثنا بدون مذهب بودند و يا اينكه مذهب را در حد اينكه يك مسئله فردي است و در زندگي اجتماعي نبايد آن را دخالت داد، قبول داشتند؛ اما انقلاب ايران يك انقلاب كاملا اسلامي و مذهبي بود.
نكته دوم اينكه وقتي انقلابهاي جهان را نگاه ميكنيم، ميبينيم اين انقلابها، انقلابهاي حزبي و گروهي بودند و همه اقشار جامعه در آن نقشي نداشتند؛ مانند انقلاب شوروي كه حزب كمونيسم قدرت در دست گرفت و مردم را سركوب كرد و همچنين انقلاب چين كه يك انقلاب حزبي بود. انقلاب فرانسه نيز يك انقلاب نخبگان و روشنفكران بود. اما در انقلاب اسلامي ايران همه اقشار جامعه از جمله فقير، غني، روستايي، شهري، تحصيلكرده، كسبه و كارگر در آن حضور داشتند.
تفاوت سوم انقلاب اسلامي ايران با ساير انقلابهاي جهان اين بود كه انقلاب اسلامي يك انقلاب مادي نبود و مردمي كه انقلاب كردند، دنبال آب نان، مسكن، كار و شغل نبودند. آنها به دنبال اعلاي كلمه الله بودند و ميخواستند اسلام در دنيا حاكم شود.
اين تفاوتها سبب شد تا جنس انقلاب اسلامي ايران با ديگر با انقلابهاي جهان تفاوت داشته باشد.
** فتنه بنيصدر ميتوانست براي نظام كمرشكن باشد
* فارس: امام راحل در زمان خود با چه فتنههايي مواجه بودند و چطور مقابله كردند؟ فتنههاي كه در زمان امام خميني(ره) رخ داد، چه تفاوتهايي با فتنه 88 داشت؟
- روحاني: فتنهها در زمان امام خميني(ره) و اكنون تفاوتي نكرده؛ چراكه آن زمان نيز دشمن توانست برخي چهرههاي نظام را از ما بگيرد و شخصيتهايي مانند منتظري و شيخ علي تهراني را به چالش بكشد و مقابل نظام بياورد كه ضربه سنگيني براي نظام بود.
حتي فتنه بني صدر از آنجا كه مردم 11ميليون رأي به او داده بودند و او را به عنوان يك چهره شاخص ميشناختند، ميتوانست براي نظام كمرشكن باشد.
اما آنچه توانست اين مسائل را جبران كند، حضور ملت بود كه يكپارچه پشت امام ايستاده بودند و گرنه جرياناتي مانند بنيصدر، به خاك و خون كشيده شدن 72 تن از مسئولان رده اول كشور در حزب جمهوري اسلامي و جريان منتظري هر كدام بسيار سنگين بود.
** همه جهانخوارن در فتنه 88 پشت قدرتطلبها و فريبخوردهها ايستاده بودند
البته تنها تفاوتي كه بين فتنه 88 با فتنههاي دوران امام خميني ميتوان ديد، اين بود كه در فتنه 88 دشمن بسيار عميقتر كار كرده بود؛ در سطح جهاني همه جهانخوارن پشت سر اين قدرتطلبها و فريبخوردهها ايستاده بودند و در داخل نيز دشمن همه گروهكها را بسيج كرده بود تا يك اتحاد نامقدس درون مرزي و برون مرزي به وجود آمد.
* فارس: نقش علما، روحانيون و مراجع تقليد را در همراهي با امام خميني(ره) در زمان انقلاب چگونه ارزيابي ميكنيد؟
- روحاني: مسلما كساني كه توانستند، پيش از انقلاب پيام امام خميني(ره) را در سراسر كشور به ملت برساند، همين علما بودند.
درآن زمان كه نه راديو، تلويزيون، ماهواره، دستگاههاي فرستنده و حتي تلفن همراه وجود داشت، امام از گوشه نجف يا قم اعلاميه صادر ميكردند و اين علما و روحانيون بودند كه در سنگر مساجد و منابر پيام امام را به سراسر كشور منعكس ميكردند و به مردم آگاهي ميبخشيدند.
** علماي سراسر ايران پشت سر رهبري ايستادهاند
روشنگريهاي امام از طريق علما و روحانيون بود كه سراسري و جهاني شد و توانست انقلاب اسلامي را به وجود آورد. علما همواره در صحنه وجود داشتند و پا به پاي ملت حركت كردند، اكنون نيز علماي ما در سراسر ايران پشت سر رهبري ايستادهاند و آرمانهاي مقدس امام و رهبري را پوشش ميدهند و به بار مينشانند؛ البته ممكن است كه در گوشه و كنار عناصري نيز باشند كه به هر دليلي با انقلاب بيگانه باشند كه بود و نبود اينها نميتواند تأثيرگذار باشد.
ادامه دارد..
نظرات شما عزیزان: