به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاري فارس، اعضاي هيئت محبين اهلبيت(ع) دانشجويان و فارغالتحصيلان دانشگاه هنر تهران با صدور بيانيهاي نسبت به اتفاقات روز گذشته تهران و ترور دانشجوي بسيجي اين دانشگاه اعتراض كردند كه متن كامل اين بيانيه به شرح ذيل است:
اي سران نفاق و تزوير!
بستان نشد تجربه هشت ماه صبر ملت؟ بستان نشد هدر رفتن فرصتها و خراب شدن راههاي بازگشت؟! بستان نشد پلها كه به حماقت اربابانتان و جهالت عدهتان، پشت سر خراب كرديد و حالا براي خود راه بازگشت نميبينيد؟! شما كه خوب ميدانيد صبر انقلابي فرزندان انقلاب را كه اگر روزي لبريز شود، نامتان را حتي از تاريخ حذف خواهند كرد! چه برسد به حباب و توهم سبزي كه امروز پيرامون خود ساختهايد . . . .
چه بيشرمانه به نام امّت آزاديخواه و مسلمان مصر و تونس و به كام آمريكاي جنايتكار، بار ديگر صفحههاي اول رسانههاي جهان را با اخبار كاريكاتوري و غيرواقعي پر نموديد و ياد تظاهرات شوم منافقان در سال 57 و اهانتهاي آنها را در مقابل بيت حضرت امام زنده نموديد. براي شما دروغگويان پيشاني سياه، چند صد نفر فريبخورده روز 25 بهمن كافي است تا خود را موجي ميليوني خطاب كنيد! البته ما به خوبي ميدانيم، انقلاب اسلامي باعظمت ما، به لطف خدا، هزاران دشمن كوردل منافق در اقصي نقاط جهان در مقابل خود دارد، كه شما نيز امروز يكي از آنها شدهايد و صف اول شورشيهايتان ردههاي عملياتي سازمان نفاق هستند.
براي هيچ كدام از ما، حركتهاي بچهگانه ديروزتان، ذرهاي مايه تشويش نبود!
ما به خوبي ميدانيم كه شما از هيچ حركتي فروگذاري نميكنيد تا جنازه متعفن سبزي را كه ديگر فرزندانش هم تمايلي به فاتحه بر آن ندارند، دوباره چونان عروسكهاي خيمهشب بازي به صحنه آوريد.
اما گرفتار وهميد! اين صحنه از آنِ بازيگران زنده آن، ملت غيور ايران است و بيشك كالبد متعفن عروسكي كه بازيچه دست اربابان زور و زر، آمريكا و اسرائيل است، جايي در صحنه پرشكوه انقلاب اسلامي ندارد!
همين بود شايد كه ناجوانمردانه، در طي حركتي حساب شده، هنرمندي از دوستان همدانشگاهيمان، "صانع ژاله " را كه هنرمند نمايشي بود، ترور كرديد و شما را چه باك كه در راه تحويل صحنه انقلاب به فريبكاران و اربابان آمريكاييتان، خون هزاران بازيگر واقعي اين صحنه را بريزيد.
ننگتان باد و آرامش قرينتان مباد كه دشمنان خوبي و حقيقت هستيد!
اگر ميانديشيد كه چون شما سوداي ماندن داريم! بدانيد تا آخرين قطره خونمان از صحنه مراقبت خواهيم كرد! نه اينكه بايستيم تا تنها كشته شويم - كه اين بزرگترين نعمت الهي است - بلكه ميايستيم! و تا آخرينتان را از صحنه روزگار محو نكنيم از پاي نخواهيم نشست؛ كه باطل نابود خواهد شد و به زودي رود خروشان غيرت امّت اسلام اين لجن بدبوي گنديده را از مسير خود پاك خواهد كرد. اما تا آن روز، بريزيد خونهاي ما را كه ما محكمتر و استوارتر خواهيم شد.
اما سخني با سران محترم قوه قضائيه و مسؤلان نظام مبارك جمهوري اسلامي ايران؛
پس از گذشت 8 ماه صبر و بصيرت ملت ايران كه به حق خواص بيبصيرت را شرمنده و دشمنان منافقسيرت انقلاب اسلامي را دستبريده ساخت، چهكسي تصور آن را داشت كه رفتار پرمهر! قوه محترم قضائيه و مراجع ذيربط با محاربان انقلاب و اسلام و منافقان كوردل تا اين اندازه ادامه يابد كه اين بار رخصتي دوباره يابند تا ضربهاي هرچند بچهگانه را به بدنه انقلاب و ملت وارد نمايند.
شما كه ميدانيد ميرحسين موسوي و مهدي كروبي خائناني دنياپرستند كه حاضرند براي دفع بلا از خود يك يك جوانان اين وطن را به ورطه هلاك بكشانند! شما كه شهادت تاريخ را در مورد اين دو تن خود به چشم ديدهايد! شما كه عقبه سنگين خارجنشين جريان فتنه را به خوبي رصد داريد! شما كه ميدانيد اينها حالا حالا دست از سر امّت برنخواهند داشت و فرعوناني هستند كه در دل باور دارند كبر خود را و بردگي خلق را.
آقايان قوه محترم قضائيه!
تا به كي؟ تا به چند بار ديگر، دوستانمان بايد خونشان در راه خودكامگي اين فرعونان كوتاهقد به زمين ريخته شود؟ تا به كي؟ تا به چند بار ديگر، امّت اسلام بايد دچار پريشاني شود! اگر رفتار پرمهر آن قوه محترم نبود، به راستي جرأت جولان اين مگسسيرتان بار ديگر در بيست و پنجم بهمن ماه 1389 بود؟ گرچه خوب ميدانيم كه عرصه سيمرغ انقلاب جولانگاه مناسبي براي اين مگسها نيست و هماينك عرض خود بردهاند! اما تا به كي زحمت ما دارند و عزيزان و دوستان و همكلاسيهاي ما را مجروح و خسته و شهيد كنند؟
آيا وقت آن نرسيده كه آن قاطعيت علوي، تيغ از نيام بركشد و حق امّت اسلام را از اين سفلهگان دونمايه بستاند! كدامين مصلحت هنوز بر اجراي عدالت تحميل ميگردد؟ نكند سكوت خواص بيبصيرت جرأت اجراي عدالت را گرفته باشد؟
اين بار ما هيئت محبّين اهلبيت(ع) دانشجويان و فارغالتحصيلان دانشگاه هنر، به طور خاص و همصدا با موج خروشان امّت، از شما ميخواهيم قاطعانه، مسببان و مقصران و بازيگردانان اين بازي شوم و فتنهانگيز را به پاي ميز محاكمه بكشانيد و داد اسلام و امّت اسلام، داد نگراني و رنج امّت، داد رنج و محنت سنگين مادرهاي پسر از دست داده را از ايشان بستانيد.
بيشك امروز نفاق ايشان بر همگان پديدار گشته و ديگر زمان مماشات به سر آمده است!
امّت اسلام منتظرند.
نظرات شما عزیزان: